Kopfschmerzen

sechs hundert fünf und dreißig  بعضی وقتا به خودم میگم اشکان برو برو بزار تموم شه این گوهی که بالا آوردی  بزار بره ببینم هیچ خبری نیست  ولی باید قید خودم و بزنم و برمبرم و این رفتنوفدای تجربه ی جدید و پوچه کسی که دوسش دارم کنم خودمم کو. نه لقم بابااا    Kopfschmerzen...

این وبلاگ درباره ای ندارد
.
نویسنده ای دارد ک. خل
.
با نوشته های خود مخاطب
.
خسته از تكرار شب هاش
.
قسمتي از انسانيت در وجودم نيست
.
..نرمال نيستم..لطفا گذرا باشيد ..
.
comment تایید نمیکنم
.
comment ندادي ام به ت..مم ،
.
معنی وبلاگم میشه سردرد "آلمانیه"
.
نوستالژی وبلاگ قبلیام و هنو دوست دارم
.
که همشو بستن
.
اینجا ام از شهریور 1391 شروع شد
.

Kopfschmerzen...

sechs hundert sieben und dreißig شما بگین .؟؟وقتی بهت میگه باشه برم کار دارم و جای دیگه آنلاین میشهوقتی از صحبت کردن باهات فرار میکنه وقتی میگه خسته میشم بیام برم وقتی با بی حوصلگی جوابتو میده و ته صداشو حرصی میکنه نشونه چی میتونه باشه ؟:) Kopfschmerzen...